Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

سفر قریب‌الوقوع نخست‌وزیر ژاپن به تهران که با هدف میانجیگری میان مسئولان ایرانی و آمریکائی صورت می‌گیرد و سفر وزیر خارجه آلمان که دیروز در تهران مذاکراتی با مقامات ایرانی داشت، تحرکات مثبتی هستند که نشان می‌دهند سران کشورهای جهان اعم از شرقی و غربی برای امنیت منطقه خاورمیانه اهمیت ویژه‌ای قائل هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش آفتاب‏‎نیوز؛ حتی اگر نخست‌وزیر ژاپن با هدف جلوگیری از به خطر افتادن امنیت انرژی در صدد میانجیگری برآمده باشد، باز هم باید این سفر را مثبت تلقی کرد. در این فرصت، می‌توان نکاتی را در حاشیه این سفرها و بطور کلی درباره تلاش‌های میانجیگرانه چند کشور یادآور شد.

نکته اول به سخن وزیر خارجه آلمان مربوط می‌شود که دیروز بعد از مذاکره با وزیر خارجه کشورمان گفت اروپا نمی‌تواند در مورد برجام معجزه کند.
روشن است که آقای وزیر خارجه آلمان مطلب تازه‌ای نگفته، زیرا از بدیهیات است که از اروپا کسی انتظار معجزه ندارد. آنچه این مقام آلمانی نگفت پاسخ به این سوال است که چرا اروپا به وظیفه خود در قبال برجام عمل نمی‌کند؟

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، به نظر می‌رسد وزیر خارجه آلمان در سفر به تهران به پاسخ سوالی که در ذهن داشت رسیده باشد، پاسخی که سه کشور اروپائی انگلیس، فرانسه و آلمان که از امضاکنندگان برجام هستند در صدد به دست آوردن آن هستند. آنها می‌خواهند بدانند آیا مسئولان نظام جمهوری اسلامی در مهلت ۶۰ روزه‌ای که به اروپا برای انجام تعهدات خود در قبال برجام داده خبری است یا نه؟ وزیر خارجه آلمان در مذاکره با دکترظریف به این نتیجه رسیده که مسئولان ایرانی در این زمینه جدی هستند و اگر در مهلت باقیمانده، اروپا گام موثر عملی برندارد، اقدام بعدی را برای استیفای حقوق ملت ایران در زمینه انرژی هسته‌ای انجام خواهند داد.

با توجه به همین قاطعیت، به نکته دوم می‌رسیم و آن اینست که از هم‌اکنون می‌توان به نخست‌وزیر ژاپن نیز اطمینان داد که فقط در صورتی سفر موفقی خواهد داشت که بتواند رئیس‌جمهور آمریکا را قانع کند کشورش را به برجام برگرداند و تحریم‌ها علیه ایران، که نقض حقوق سایر کشورها هم هست را لغو کند و دست از قلدرمآبی‌ها بردارد. در اینصورت است که هر کشوری قصد میانجیگری داشته باشد می‌تواند به نتیجه‌بخش بودن کار خود امیدوار باشد، خواه ژاپن باشد یا عراق یا عمان و یا سوئیس.

سومین نکته اینست که میانجی‌ها باید به ترامپ بفهمانند که ملت ایران زیر بار قلدری نمی‌رود. با مردم ایران نمی‌شود با زبان زور سخن گفت. این، واقعیتی است که دولتمردان آمریکائی در ۴۰ سال گذشته بارها آن را تجربه کرده‌اند و بسیار عجیب است که ترامپ هنوز درک درستی از این واقعیت ندارد و تصور می‌کند می‌تواند شکست اسلاف خود در برابر مردم ایران را جبران کند. اینکه ترامپ به واسطه‌تراشی روی آورده و اینکه این روزها لحن مقامات کاخ سفید در برابر ایران تغییر کرده به این دلیل است که احساس کرده‌اند مردم و مسئولین ایرانی فولادهای آب‌دیده‌ای هستند که در برابر هیچ فشاری نرمش نشان نمی‌دهند.

تنها راه در شرایط کنونی اینست که طرف‌های برجام، به تعهدات خود عمل کنند و به این پیمان مهم که در شرایط خاص زمان تدوین، عاقلانه‌ترین اقدام ممکن بود، پای‌بندی نشان دهند. ترامپ که آغازگر تخریب برجام بود باید قبل از دیگران به برجام برگردد و با لغو تحریم‌های ضدایرانی که ضدبشری و به زیان تمام کشورهاست، راه را برای حل مشکلی که خود پدید آورده است هموار نماید. در غیراینصورت، آن کس که قبل از دیگران دچار خسران خواهد شد خود ترامپ و کشورش آمریکا خواهد بود و هیچیک از اهداف موردنظر ترامپ نیز محقق نخواهد شد.

تغییر میانجی‌گری به نفع ایران

روح‌اله اسلامی عضو هیات‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در سرمقاله‌ای در روزنامه دنیای اقتصاد، نوشته است: آمریکا از برجام خارج شد، نزد دولت و ملت ایران به‌عنوان کشوری بدعهد و غیرقابل اعتماد شناخته شد، تا آخرین حد ممکن تحریم‌های اقتصادی انجام داد، شبکه تبلیغات سراسری با همکاری کشورهای منطقه علیه ایران راه انداخت و نیروی نظامی ایران را تروریست اعلام کرد. همچنین ناو خود را به منطقه آورد و از استراتژی توهین، تحقیر، تهدید و امتیاز دادن استفاده می‌کند تا سیستم عصبی ایران را از کار بیندازد و دلخوش به اثرگذاری تحریم‌ها و شورش‌های داخلی است.

ایران نیز بعد از خروج آمریکا، به کشورهای عضو برجام نسبت به پایبندی به تعهدات هشدار داد و نیروهای نظامی آمریکا در منطقه را تروریست اعلام کرد و هیچ امتیازی در برابر تهدیدها و تحریم‌ها نداده است. استراتژی آمریکا انزوا و در تنگنا قرار دادن ایران برای وادار کردن آن به انجام رفتاری شبیه کره‌شمالی است. در حالی که کشورهای عربستان و اسرائیل بر آتش منازعه می‌دمند، ژاپن متحد استراتژیک آمریکا برای آوردن امتیازها و تهدیدات میانجی شده است. در ادامه سعی می‌شود بر اساس ادبیات تخصصی علوم سیاسی وضعیت تشریح شود.

غیبت سازه‌انگاری: آمریکا در سیاست خارجی سنت واقع‌گرا دارد و سعی می‌کند با برقراری موازنه از همه طرف امتیازات اقتصادی و سیاسی بگیرد. حتی دوستان و هم‌پیمانان این کشور از طلب پول، درخواست‌های نفتی و دادن پایگاه نظامی در امان نیستند. آمریکا به‌صورت عریان پول، شهرت، اعتبار، پایگاه، نفوذ و قدرت قابل محاسبه طلب می‌کند. ایران از سوی دیگر در سیاست خارجی آرمان‌گرا است؛ یعنی دفاع از مسلمانان، مستضعفین و پایبندی به اخلاق و انسانیت را اعلام می‌کند. ایران اعتقاد دارد حضور آمریکا در منطقه و فعالیت‌های اسرائیل مخل امنیت خلیج فارس و خاورمیانه است. این دو بازیگر به علت داشتن پارادایم‌های متفاوت نمی‌توانند با یکدیگر گفت‌وگو کنند؛ چون اشتراک مفاهیم ندارند. رویکرد سازه‌انگاری که منافع مادی و اعتبار هویتی را در ترکیب یکدیگر تحلیل می‌کند، توانایی بهتری برای حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات دارد. سازه‌انگاری از یکسو اقتصاد، توان نظامی و عناصر ماتریالیستی را دارای اهمیت می‌داند و از سوی دیگر هویت، اعتبار، حیثیت و سازه‌های بین‌الاذهانی را مهم می‌داند. استراتژیست‌های دو کشور با رویکرد سازه‌انگارانه نتایج بهتری کسب خواهند کرد و از وضعیت امتناع گفت‌وگو خارج خواهند شد. در شرایط فعلی پارادایم رئالیستی و ایده‌آلیستی آمریکا و ایران رابطه تباین دارند و هر گونه اشتراک مفهومی در وضعیت سلبی است.

وزنه شبه پیرامونی ایران در منطقه: ایران کشوری نیمه پیرامونی است به نحوی که جمعیت، وضعیت جغرافیایی و سطح نیروی انسانی امکان جهش از کشور شبه پیرامونی به مرکزی را فراهم ساخته است. تمام تلاش بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی سرکوب و فرسایش قدرت ایران جهت تنزل دادن کشور از نیمه پیرامونی به پیرامونی است. ایران همانند عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و کره شمالی نیست که بتوان با آن رفتارهای پیرامونی انجام داد. ترامپ همانند بوش گمان می‌کند ایران کشوری پیرامونی است به نحوی که با تحریم، تهدید به جنگ و فشارهای سیاسی می‌تواند آن را به سمت تبدیل به دولتی شکننده سوق دهد. تاب‌آوری ایران با توجه به همبستگی ملی، جغرافیای گسترده و محافظت شده، منابع طبیعی و سطح بالای نیروی انسانی، بالا است.

در دوره معاصر از مشروطه به بعد شکاف‌های قومیتی و فرقه‌ای مهار شده و افزایش تحصیلات و شهرنشینی، تداوم بخش هویت ملی ایران بوده است. وزنه سنگین نیمه پیرامونی ایران می‌تواند کشور را در سطح هند، برزیل، آرژانتین، روسیه و چین قرار دهد. ایران عمق استراتژیک به لحاظ منابع شیعی، ایرانی، اسلامی و انقلابی دارد که با فعال کردن آنها همزیستی و صلح پایدار را رقم خواهد زد. نیاز به نقشه نهادی و معرفتی و فعال‌سازی منابع هویتی ایران است تا در قلمرو کشورهای نیمه پیرامون رو به بالا حرکت کرد. طبیعی است کشورهای منطقه و بازیگران بین‌الملل اگر احساس خطر کنند و منافعی از قدرت‌گیری ایران کسب نکنند، مانع ایجاد می‌کنند. اشتراک منافع، فعال‌سازی کمربندهای اقتصادی و ترویج زیست مسالمت‌آمیز می‌تواند کشور را از خطر پیرامونی شدن حفظ کند.

امکان‌های خلق بازی: رویکرد بازی‌های ساده و قابل پیش‌بینی که اغلب شانس در آنها نقش مهمی دارد عامل مهمی در از دست دادن منافع ملی است. سیاست همچون بازی شطرنج است که باید در آن همه احتمال‌ها را دید و برای آن برنامه داشت. از جنگ تا صلح، از امتیاز دادن تا مقاومت کردن با سطوح کمی و حفظ عمق استراتژیک می‌توان بازی سیاست خارجی را شکل داد. منابع معرفتی ایران اگر دارای سازوکار اجرایی و مکانیسم‌های سیاسی نباشند به ضد خود بدل می‌شوند. مدام باید سیستم ساخت، نیروهای دیپلماتیک را افزایش داد و کارشناسان سیاسی وزارت خارجه تعلیم و تربیت کرد تا امکان بازی ایجاد شود. بازی به معنای ترسیم همه امکان‌های بین القوه است و اگر هر یک از قلم بیفتد طبیعی است که برای وضعیت بحرانی سیاستی وجود نخواهد داشت.

از سوی دیگر نیاز به خلق تکنیک‌های متعدد و حتی تفاوت در زیربنای نظامی و اقتصادی و روبنای مشروعیتی بازنمایی شده وجود دارد. یکرنگی، راستی، وفای به عهد در هر دو سطح زیربنایی و روبنایی با تفسیر فردی، بازی ساده‌ای ایجاد می‌کند که نتیجه آن از قبل مشهود است. در سیاست، قدرت را تنها می‌توان با قدرت مهار کرد. نمی‌توان در بلندمدت روی وفای به عهد، معرفت و اخلاق بازیگران حساب کرد و باید مدام در فضای منطقه و بین‌الملل موازنه برقرار کرد. تعادل میان قوا، تکنیک قدرتمندی ایران است، چرا که به علت فلسفه استقلال و دکترین نه شرقی و نه غربی، ایران دارای متحد استراتژیک نیست. وارد بازی مرکزی شدن، حفظ تعاملات و تعادلات منطقه‌ای و هر گونه نزدیک شدن با برنامه به هسته قدرت بین‌الملل، سیستم تصمیم‌گیری و عصبی کشورهای همسایه را دچار شوک و تنش برهم زننده خواهد ساخت. اکنون ائتلاف برای سوق دادن ایران به سمت کشوری پیرامونی و فرسایش تمدنی در جریان است ولی با خلق بازی پیچیده امکان حفظ منافع ملی وجود دارد. چنین وضعیتی است که فرانسه و انگلیس را در کنار آمریکا، اسرائیل را متحد عربستان، ژاپن و آلمان را واسطه‌گر و روسیه و چین را منتقد قرار داده است و هر گونه حرکت ایران در این بازی پیچیده می‌تواند صفحه شطرنج را تغییر دهد تا حداقل کشورهای ذره‌ای منطقه ادعای سرزمینی به ایران نداشته باشند.

راهکار سیاستی بازگشت به برجام: ایران به علت مذاکرات فنی و سیاسی پیچیده به لحاظ دیپلماتیک دست برتر را دارد یعنی باطل شدن قطعنامه‌های شورای امنیت و همراهی نکردن بازیگران مرکز و شبه پیرامون و محیط داخلی منسجم و قدرت منطقه‌ای عامل بازدارنده به شمار می‌رود. ساده نباید نگاه کرد، رابطه با آمریکا متغیر اساسی توسعه یافتگی یا ایجاد دولت شکننده نیست که وضعیت مصر، افغانستان و پاکستان و همین‌طور روسیه، چین و آلمان گواه است. مکانیسم رابطه و شیوه‌های خلق تکنیک‌های پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی همانند بازی شطرنج راهگشا است. در ابتدای امر نیاز به نقشه معرفتی و نهادی و ترسیم همه امکان‌های بازی در محیط بر اساس رویکرد سازه انگارانه است. به لحاظ عملیاتی نیز می‌توان بازگشت آمریکا به برجام را مطرح کرد و هدف را افزایش قدرت ایران بر اساس حضور در بالاترین سطوح دیپلماتیک روابط بین‌الملل قرار داد.

واکنش‌های سیاسی به یک سفر تاریخی

روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با عنوان «واکنش‌های سیاسی به یک سفر تاریخی» آورده است: نخست وزیر ژاپن به زودی به ایران می‌آید و از آنجا که این رویداد در طول چهل سال گذشته سابقه نداشته است، تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های زیادی درباره آن مطرح می‌شود. «میانجیگری میان ایران و امریکا» یکی از همان گمانه‌زنی‌هایی است که در مورد این سفر مطرح می‌شود؛ اما این همه توصیف‌ها و تحلیل‌ها نیست بلکه برخی هم فقط ژاپن را حامل پیامی از امریکا می‌دانند که لزوماً می‌تواند با موضوع مذاکره نباشد.

مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی نیز در واکنش به سفر نخست‌وزیر ژاپن در توییترش می‌نویسد: سفر نخست‌وزیر ژاپن آن‌هم برای اولین‌بار پس از انقلاب اگر فایده‌ای هم در کاهش تنش‌ها و قیمت دلار نداشته باشد (که قطعاً دارد) فی حد نفسه مهم است زیرا سیاست جنگ‌طلبانه افراطیون همراه ترامپ راخنثی می‌کند لذا به عنوان معلم سیاست و دیپلماسی به دکتر ظریف به خاطر تحرک چشمگیرشان دست مریزاد می‌گویم. فواد ایزدی از تحلیلگران بین‌الملل اصولگرا نیز درباره سفر نخست‌وزیر ژاپن به نامه‌نیوز می‌گوید: «جایی اعلام نشده که «شینزو آبه» برای میانجیگری به تهران می‌آید ضمن آنکه بعید هم می‌دانم میانجیگری نخست‌وزیر ژاپن کلید حل مشکلات بین ایران و امریکا باشد چون افرادی که در حوزه سیاست خارجی کار می‌کنند با توجه به مشکلات برجام، قاعدتاً و منطقاً نباید به مسائل مرتبط با امریکا خوشبین باشند.»

منبع: آفتاب

کلیدواژه: برجام نخست وزیر ژاپن تحریم های آمریکا علیه ایران توافق هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۱۷۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است

یک روزنامه وابسته به طیف اصلاح‌طلبان می‌گوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هم‌میهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهم‌ترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،

دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهم‌ترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».

هم‌میهن می‌افزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است. مهم‌ترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر.».

درباره این تحلیل گفتنی است:

۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گران‌قیمت نفت و گاز خود به اروپا می‌برد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کرده‌اند.

۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.

۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازی‌های برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هم‌میهن، چشمانش را ببندد!

۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامن‌سازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بی‌ثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاش‌های مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بی‌ثبات‌سازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.

۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همه‌جانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارت‌های سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.

۶) اذعان هم‌میهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل می‌گفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هم‌میهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!

دیگر خبرها

  • ترامپ بایدن را به اداره دولت گشتاپو متهم کرد
  • واکنش کاخ سفید به «گشتاپو» خواندن دولت بایدن از سوی ترامپ
  • اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است
  • افزایش کمک‌های مالی برای کمپین انتخاباتی ترامپ
  • ترامپ، دولت بایدن را با گشتاپو مقایسه کرد
  • دستان مطمئن ژاپن را به المپیک برد
  • افشاگری دستیار ترامپ در مورد رابطه با خانم بازیگر فیلم های ...
  • لشکرکشی وسط اتوبان تیم امنیتی دونالد ترامپ برای اسکورت به دادگاه | فیلم
  • واشنگتن پیشنهاد اخراج دفتر حماس از قطر را مطرح کرد
  • طرح ترامپ برای حل مساله اوکراین